Article 8
کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بودای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ برلب داشته باشمای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک...
View ArticleArticle 7
شبیه برگ پاییزی پس از تو قسمت بادمخداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت ازیادمخداحافظ واین یعنی در اندوه تو میمرمدر این تنهایی مطلق که می بندد به زنجیرموبی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آردوبرف نا امیدی ب سرم...
View ArticleArticle 6
وقتي دلم به درد مياد و کسي نيست به حرفهايم گوش کند، وقتي تمام غمهاي عالم در دلم نشسته است،وقتي احساس مي کنم دردمند ترين انسان عالمم... وقتي تمام عزيزانم با من غريبه مي شوند... و کسي نيست که حرمت اشکهاي...
View ArticleArticle 5
اشک وعشقشبی از شب های خدا که دلم گرفته بود واز خدا شکایت می کردم بر روی زمین خداقدم می زدمکه احساس کردم از روی تنفر به خدا اشکی از چشمانم جاری شد.گونه ام تر شد.ترسیدم.از تاریکی.از تاریکی که حس سرما...
View ArticleArticle 4
خداوندا هوای دلم ابری است اما توان باریدن ندارم بغضی بی پایان سد راهش شده.معبود من دستانم خالی است اما دلم پر از صفحه های تکراری است که هر شب برگیاز تنهایی هایم را برایت باز گو می کردم.خداوندا تو...
View ArticleArticle 3
خداوندا هوای دلم ابری است اما توان باریدن ندارم بغضی بی پایان سد راهش شده.معبود من دستانم خالی است اما دلم پر از صفحه های تکراری است که هر شب برگیاز تنهایی هایم را برایت باز گو می کردم.خداوندا تو...
View ArticleArticle 2
وقتی صحبت از آغوش می کنی می ترسم.ترسم از آغوشت نیست بلکه از محبتی است که حس سرما میدهد سرمایت تلخ است...
View ArticleArticle 1
بیزارم از تمام مرغ هایی که دون خوردنشون مال ماست اما تخم گذاشتنشون مال دیگران برو مرغ من ... ولی این رو بدون روزی بوی کباب شدنت به مشامم می رسه...
View ArticleArticle 0
قاصدک وتنهایی سالی ار سالهای خدا خشک سالی دوباره به سرزمین تنهایی سر زد. کشاورز به فکر بارانی از سویخدا بود تا با رحمتش جانی دوباره به زمین بخشد. امادر گوشه ی دیگر این کویر خشکیده دخترکی کهسقف خانه اش...
View Article
More Pages to Explore .....